ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
باور نکن
با این سپیده مرموز دل خوش مباش ، باورنکن که ظلم شب به پایان رسیده است .
این برق مرده که چشم تورا مات وخیره کرده است ، اشراق جانفزای دولت محبوب صبح نیست ،
آیا شنیده ای ؟
هر ظلمتی که به اوج سیاهی خود رسیده است ، چون وقت فجر تابان و خیره به چشمان دمیده است .
باورنکن .....
در قعرچاه طناب نجات نیست این مار شرزه است که به شب آرمیده است .
چه سخته...
وقتایی که ناراحت میشی، اما باید نشون بدی که نمیشی
وقتایی که ناراحن میشی اما نباید ناراحت بشی
وقتایی که ناراحت میشی، اما باید سعی کنی وانمود کنی که خوشحالی
وقتایی که ناراحت میشی، اما حق نداری ناراحت بشی
وقتایی که ناراحت میشی، اما حتی نباید به خودت حق بدی که ناراحت بشی
وقتایی که ناراحت می شی، اما مجبوری خودتو بزنی به اون راه و بعدش متهم بشی که حواست یه جای دیگه است و گوش نمیدی
چون خیلی خوبی... پس اگه خوبی باز باید سعی کنی خوبتر باشی تا بتونی شرایطو درک کنی
اما
وقتی ناراحته باید بهش حق بدی
وقتی ناراحته باید درکش کنی
وقتی ناراحته باید از ناراحتی بیاریش بیرون
وقتی ناراحته باید قسم بخوری تا تلاشت واسه این کار معنی پیدا کنه
درنتیجه
وقتایی که از شرایط ناراحت می شی باید ناراحت نشی چون شرایط همینه و تو باید بپذیری
و
وقتایی که ناراحته باید از ناراحتی بیاریش بیرون چون سبب ناراحتییش بودی و تو باید بپذیری که گناه کاری.
باز هم بنویس عزیزم
خیلی عالیه