ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
چه کسی میداند؟
امروز چند پرنده مهاجر از آسمان کوچه ما عبورکردند .
خبر از سرزمین دوری را دادند که هنوز در محله هایش عشق و محبت جاریست و کودکانش بجای بازی های دیجیتال خاک بازی میکنند .
سفره هاشان هم ، مثل درخانه هاشان باز است .
صدای خروس ها و زنگوله پیش رو گله هر روز مردم را از خواب بیدار میکند . وبرای درخت پیرکنار دره محل هنوز احترام قایلند .
شبهای بلند و سرد زمستان دور کرسی با قصه های شاهنامه و عزیز و نگار خود را گرم می کنند .
چه کسی میداند ؟
فردا که دوباره چند پرنده مهاجر از آسمان کوچه ما عبور کنند؟ یا خبر از چه سرزمینی برای ما خواهند آورد .
وبلاگ بسیار زیبا و با مفهومی داری .واقعا لذت بردم . منو برد به دنیای دیگر .اولین صبح روز شنبه رو با گذشته زیبا و آینده نامفهوم شروع کردم . متشکرم