Holy Theo        *****    تنها برای تو می نویسم ، ای آشنای خوب       *****

Holy Theo ***** تنها برای تو می نویسم ، ای آشنای خوب *****

تقدیم به دوست بزرگوارم 10.4.6.3 *** وبلاگ شخصی سید امیر میرسلیمی
Holy Theo        *****    تنها برای تو می نویسم ، ای آشنای خوب       *****

Holy Theo ***** تنها برای تو می نویسم ، ای آشنای خوب *****

تقدیم به دوست بزرگوارم 10.4.6.3 *** وبلاگ شخصی سید امیر میرسلیمی

دل نوشته 42

اینجا ایران است

صدای مرا از پایتخت می شنوید

مجری یک برنامه رادیویی تلاش میکند تا روزی زیبا را برای شنوندگان خود نمایان کند

صبح در آسمان آلوده شهر ، غروبی دلگیر را می ماند

تمام صحبتهای شب نتوانسته بود آسمان را قانع کند که این روزها اخلاق بهتری داشته باشد

گنجشکها با سرو صدای بوق اتومبیل ها به زور از خواب بیدار می شوند 

وبه جای جیک جیک سارها قار قار  چند کلاغ لجوج که با آلودگی و زندگی شهری کنار آمده اند به گوش می رسد .

بچه ها دیگر پیاده به مدرسه نمی روند و سرمای زمستان را با گرمای بخاری سرویسها تجربه کرده اند

می خواهم امروز را لااقل کمی سرحال باشم 

اما کسی در پشت ذهنم آن دورها زیر لب می گوید بعد از مرگ آزادیست

مرگ صبح

مرگ صدا

مرگ رنگ 

مرگ خاطرات 

مرگ رسوم کهن 

مرگ مردمان خوب

مرگ واژه جوانمردی

مرگ دوستت دارم

مرگ صداقت

مرگ رفاقت

مرگ عشق

مرگ من نگاه کن

حتی بر مزار هرکدام ؛ لحظه ای اگر، هر صبح ، تاملی کوتاه کنم ، دوباره دیر به محل کارم می رسم 

امروز هم به تکرار فرداهاست

از تاکسی پیاده میشوم 

هنوز می شنوم 

اینجا ایران است 

صدای مرا از پایتخت می شنوید



نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.